کمخونی
نوعی اختلال خون است که با یک ویژگی مهم شناخته میشود؛ مشکل در تولید یک عنصر ضروری در شکلگیری سلولهای قرمز خون با عنوان هموگلوبین. علاوه بر این، کمخونی نوعی بیماری است که علتهای مختلفی دارد. معمولا کمبود آهن، فولیکاسید یا ویتامین B12 میتواند باعث ابتلا به انواع مختلفی از بیماریها شود که به کاهش تعداد هموگلوبینها و درنتیجه ضعف در اکسیژنرسانی به سلولهای بدن منجر میشوند. شیوع کمخونی، بهویژه کمخونی فقر آهن در میان زنان بیشتر از مردان است. با این مقدمه، در صفحه «زنان» این هفته به 14سوال رایجی که درباره کمخونی میپرسند، پاسخ دادهایم.
1. آیا گیاهخواران بیشتر از دیگران در معرض خطر ابتلا به کمخونی قرار دارند؟
اگرچه حذف انواع گوشت از برنامه غذایی میتواند خطر ابتلا به کمخونی را افزایش دهد، اما گیاهخواری دقیقا مترادف با غفلت از سلامت یا آسیب رساندن به آن نیست. اگر افراد گیاهخوار از منابع گیاهی خاصی استفاده کنند که جذب آهن را افزایش میدهند و کنار آن از مصرف منابعی خودداری کنند که به جذب آهن صدمه میزنند، میتوانند از ابتلا به کمخونی جلوگیری کنند.
2. آیا فعالیتهای ورزشی برای کودکان و بزرگسالان مبتلا به کمخونی ممنوع است؟
واقعیت این است که فرد مبتلا به کمخونی معمولا توان لازم برای ورزش ندارد که این حالت خودش بهعنوان یکی از علائم کمخونی شناخته میشود. ممکن است گاهی در برخی موارد، ممنوعیت پزشکی عمومی هم در این زمینه وجود داشته باشد، اما نمیتوان فعالیت ورزشی را مطلقا برای افراد بیمار ممنوع کرد. این ممنوعیت بهطور کلی به شدت کمخونی و عواملی مثل وضعیت قلب بیمار و شدت فعالیت ورزشی بستگی دارد. خلاصه اینکه این بیماری، مانعی بر سر راه فعالیتهای ورزشی نیست و لزومی ندارد همه مبتلایان به کمخونی فعالیتهای بدنی خود را متوقف کنند.
3. آیا ممکن است افراد در دوران بزرگسالی هم به کمخونی مبتلا شوند؟
بله، خیلیها فکر میکنند که احتمال ابتلا به کمخونی فقط برای کودکان وجود دارد، اما هر فردی در هر سنی ممکن است به کمخونی مبتلا شود. علاوه بر این، مسایلی مثل تغذیه نادرست یا مبتلا بودن زنان به فیبروئید میتواند به کمخونی منجر شود. حتی خطر ابتلا به کمخونی در دوران بارداری، دوران شیردهی و دوران سالمندی نیز افزایش پیدا میکند.
4. آیا همه انواع کمخونی، ژنتیکی هستند؟
نه! این تصور، یکی از رایجترین تصورات اشتباه درباره کمخونی است. با اینکه انواع وراثتی کمخونی مثل آنمی داسیشکل و تالاسمی وجود دارد، اما علت ابتلا به این بیماری همیشه وراثت نیست. در واقع، بسیاری از کمخونیها ژنتیکی نیستند، بلکه اکتسابیاند. بعضی از موارد ابتلا به کمخونی بهعلت کمبود آهن، کمبود ویتامین B12 و التهاب است.
5. آیا درمان نکردن کمخونی باعث ابتلا به سرطان خون میشود؟
نه! در درجه اول باید گفت که این بیماری به بیماریهای دیگر ربطی ندارد. اگرچه کمخونی و سرطان خون، هر دو در خون اتفاق میافتند، اما درمان نشدن کمخونی هرگز باعث ابتلا به سرطان خون نمیشود. البته این احتمال وجود دارد که فرد مبتلا به سرطان خون به کمخونی هم مبتلا شود زیرا مغز استخوان او نمیتواند سلولهای قرمز و سفید خون و پلاکتها را به درستی تولید کند.
6. آیا دیابت، یکی از علتهای ابتلا به کمخونی است؟
واقعیت این است که یکی از انواع کمخونی با بیماریهای مزمنی مثل بیماری دیابت مرتبط است. در این حالت، اگرچه ذخیره آهن در بدن وجود دارد، اما بدن نمیتواند از این ماده به درستی استفاده کند. با این حال نمیتوان دیابت را از عوامل ابتلا به کمخونی دانست.
7. آیا کمخونی همیشه نشانه رژیم غذایی نادرست است؟
نه! این تصور درباره کمخونی نادرست است زیرا عوامل دیگری وجود دارند که میتوانند به این بیماری منجر شوند. کمخونی از نوع سلول داسیشکل، مثال خوبی برای توضیح این عوامل است. در این بیماری وراثتی، بدن نوع متفاوتی از هموگلوبین را تولید میکند که انتقال اکسیژن از طریق خون را دچار اختلال خواهد کرد. با این حال، رژیم غذایی نادرست، هنوز هم یکی از علتهای اصلی ابتلا به کمخونی بین کودکان است. بزرگسالان، به ندرت به علت عوامل تغذیهای دچار کمخونی میشوند و معمولا نشانه التهاب، بیماری کلیوی، عفونت، سرطان یا خونریزی معده در آنهاست.
8. آیا زنان مبتلا به کمخونی هرگز نمیتوانند باردار شوند؟
در بیشتر موارد، دارو و درمان مناسب کنار رژیم غذایی مطلوب و برنامهریزیشده میتواند زنان مبتلا به کمخونی را به وضعیت سالم بازگرداند و بارداری برای آنها منعی ندارد. فقط زنانی که به کمخونی ژنتیکی مبتلا هستند، باید با پزشک در مورد شرایط بارداری مشورت کنند. در کشورهای جهان سوم، بسیاری از زنان به علت تغذیه نامناسب به کمخونی مبتلا هستند، اما آنها هم میتوانند شرایط خودشان را تغییر دهند. فقط کافی است علت ریشهای ابتلا به کمخونی مورد بررسی قرار گیرد و بیمار هم روند درمانی خودش را پیگیری کند. مشورت با پزشک قبل از تصمیمگیری درباره فرزندآوری نیز ضروری است.
9. آیا در صورتی که تعداد هموگلوبینها در خون کم باشد، بیمار به انتقال خون نیاز پیدا میکند؟
بسیاری از هماتولوژیستها از تجویز انتقال خون برای بیمار خودداری میکنند. انتقال خون، آخرین راه چاره برای درمان کمخونی است که معمولا در موارد مزمن یا در مواردی که با از دست دادن حجم زیادی از خون همراه است، توصیه میشود. بسیاری از پزشکان سعی میکنند با تجویز داروهای مناسب و تنظیم رژیم غذایی مطلوب، بیمار را به شرایط سالم بازگردانند یا تعداد هموگلوبینها را افزایش دهند.
10. آیا افرادی که در آبوهوای گرم زندگی میکنند، به ندرت به کمخونی مبتلا میشوند؟
نه! خطر ابتلا به کمخونی برای همه افرادی که در شرایط آبوهوایی گرم یا شرایط آبوهوایی سرد زندگی میکنند، یکسان است. هر چند آبوهوای سرد یا فصل زمستان، تعداد سلولهای قرمز خون را تا حد خیلی کمی کاهش میدهد، اما هرگز نمیتواند تهدیدی جدی برای فرد باشد و او را در معرض خطر ابتلا به کمخونی قرار دهد.
11. آیا خریدن داروها و مداوای خودسرانه کمخونی منعی ندارد؟
به طور کلی، توصیه پزشکان این است که هیچ فردی در هیچ شرایطی دست به چنین اقدامی نزند. کمخونی میتواند علتهای مختلفی داشته باشد که کمبود آهن فقط یکی از آنهاست. در واقع، کمخونی میتواند فقط یکی از علامتهای بیماریهای دیگر باشد، مانند مولتیپل میلوما که با کمخونی شدید همراه میشود. در چنین مواردی، مصرف خودسرانه داروها فقط میتواند باعث بروز عوارض بیشتر و تشدید وضعیت بیمار شود. دارو، همیشه باید پس از تشخیص مناسب و تجویز پزشک مصرف شود.
12. آیا اگر پدر یا مادر به کمخونی مبتلا نباشند، فرزند آنها نیز نمیتواند اختلال ژنتیکی کمخونی را به ارث برده باشد؟
افرادی که حامل ژنهای کمخونی از نوع سلول داسیشکل یا تالاسمی هستند، هیچ علامتی از این بیماری نشان نمیدهند. این افراد سالم به نظر میرسند، اما ممکن است فرزندشان به اختلال کمخونی مبتلا شود. تنها راه برای تشخیص اینکه آیا شما یا همسرتان حامل ژن اختلال کمخونی هستید یا نه، آزمایش است. این کار فقط برای تشخیص کمخونیهای ناشی از ناهنجاریهای ژنتیکی مورد استفاده قرار میگیرد.
13. آیا هر فردی ممکن است با تزریق خون آلوده به ویروسهایی مثل ویروس ایدز یا هپاتیت، دچار کمخونی داسیشکل یا تالاسمی شود؟
کمخونی سلول داسیشکل یا تالاسمی، هر 2، بیماریهای ارثی هستند. در واقع، از پدر و مادر به فرزند منتقل میشوند و به هیچ وجه نمیتوان آنها را مسری یا واگیردار دانست. بنابراین، این انواع کمخونی از طریق HIV یا سرماخوردگی قابلانتقال نیستند.
14. رایجترین درمانهای کمخونی چیست؟
با توجه به علایم بالینی بیمار و نتایج حاصل از آزمایش خون انواعی از مکملهای آهن زیر نظر پزشک تجویز میشود. مکملهای آهن موجود در بازار حاوی انواع مختلفی از ملحهای آهن (بهعنوان مثال آهن سولفات-آهن گلوکونات و...) هستند که در میزان جذب آهن در بدن و ایجاد عوارض گوارشی احتمالی با یکدیگر تفاوت دارند. یکی از روشهای نوین دارورسانی استفاده از لیپوزوم است. در این روش مولکول آهن درون ساختار لیپیدی قرار میگیرد تا با مخاط دستگاه گوارش تماس نداشته باشد و در نتیجه عوارض گوارشی مانند تهوع، دلدرد، یبوست و... برای بیمار ایجاد نخواهد کرد. در واقع، لیپوزومهای حاوی آهن تا زمان رسیدن به دیواره روده (محل جذب آهن) تحتتاثیر آنزیمهای گوارشی قرار نمیگیرند، به همین دلیل دارای جذب بسیار بالا هستند و عارضه گوارشی ایجاد نمیکنند.
منبع: blastingnews
ترجمه:ندا احمدلو
1. آیا گیاهخواران بیشتر از دیگران در معرض خطر ابتلا به کمخونی قرار دارند؟
اگرچه حذف انواع گوشت از برنامه غذایی میتواند خطر ابتلا به کمخونی را افزایش دهد، اما گیاهخواری دقیقا مترادف با غفلت از سلامت یا آسیب رساندن به آن نیست. اگر افراد گیاهخوار از منابع گیاهی خاصی استفاده کنند که جذب آهن را افزایش میدهند و کنار آن از مصرف منابعی خودداری کنند که به جذب آهن صدمه میزنند، میتوانند از ابتلا به کمخونی جلوگیری کنند.
2. آیا فعالیتهای ورزشی برای کودکان و بزرگسالان مبتلا به کمخونی ممنوع است؟
واقعیت این است که فرد مبتلا به کمخونی معمولا توان لازم برای ورزش ندارد که این حالت خودش بهعنوان یکی از علائم کمخونی شناخته میشود. ممکن است گاهی در برخی موارد، ممنوعیت پزشکی عمومی هم در این زمینه وجود داشته باشد، اما نمیتوان فعالیت ورزشی را مطلقا برای افراد بیمار ممنوع کرد. این ممنوعیت بهطور کلی به شدت کمخونی و عواملی مثل وضعیت قلب بیمار و شدت فعالیت ورزشی بستگی دارد. خلاصه اینکه این بیماری، مانعی بر سر راه فعالیتهای ورزشی نیست و لزومی ندارد همه مبتلایان به کمخونی فعالیتهای بدنی خود را متوقف کنند.
3. آیا ممکن است افراد در دوران بزرگسالی هم به کمخونی مبتلا شوند؟
بله، خیلیها فکر میکنند که احتمال ابتلا به کمخونی فقط برای کودکان وجود دارد، اما هر فردی در هر سنی ممکن است به کمخونی مبتلا شود. علاوه بر این، مسایلی مثل تغذیه نادرست یا مبتلا بودن زنان به فیبروئید میتواند به کمخونی منجر شود. حتی خطر ابتلا به کمخونی در دوران بارداری، دوران شیردهی و دوران سالمندی نیز افزایش پیدا میکند.
4. آیا همه انواع کمخونی، ژنتیکی هستند؟
نه! این تصور، یکی از رایجترین تصورات اشتباه درباره کمخونی است. با اینکه انواع وراثتی کمخونی مثل آنمی داسیشکل و تالاسمی وجود دارد، اما علت ابتلا به این بیماری همیشه وراثت نیست. در واقع، بسیاری از کمخونیها ژنتیکی نیستند، بلکه اکتسابیاند. بعضی از موارد ابتلا به کمخونی بهعلت کمبود آهن، کمبود ویتامین B12 و التهاب است.
5. آیا درمان نکردن کمخونی باعث ابتلا به سرطان خون میشود؟
نه! در درجه اول باید گفت که این بیماری به بیماریهای دیگر ربطی ندارد. اگرچه کمخونی و سرطان خون، هر دو در خون اتفاق میافتند، اما درمان نشدن کمخونی هرگز باعث ابتلا به سرطان خون نمیشود. البته این احتمال وجود دارد که فرد مبتلا به سرطان خون به کمخونی هم مبتلا شود زیرا مغز استخوان او نمیتواند سلولهای قرمز و سفید خون و پلاکتها را به درستی تولید کند.
6. آیا دیابت، یکی از علتهای ابتلا به کمخونی است؟
واقعیت این است که یکی از انواع کمخونی با بیماریهای مزمنی مثل بیماری دیابت مرتبط است. در این حالت، اگرچه ذخیره آهن در بدن وجود دارد، اما بدن نمیتواند از این ماده به درستی استفاده کند. با این حال نمیتوان دیابت را از عوامل ابتلا به کمخونی دانست.
7. آیا کمخونی همیشه نشانه رژیم غذایی نادرست است؟
نه! این تصور درباره کمخونی نادرست است زیرا عوامل دیگری وجود دارند که میتوانند به این بیماری منجر شوند. کمخونی از نوع سلول داسیشکل، مثال خوبی برای توضیح این عوامل است. در این بیماری وراثتی، بدن نوع متفاوتی از هموگلوبین را تولید میکند که انتقال اکسیژن از طریق خون را دچار اختلال خواهد کرد. با این حال، رژیم غذایی نادرست، هنوز هم یکی از علتهای اصلی ابتلا به کمخونی بین کودکان است. بزرگسالان، به ندرت به علت عوامل تغذیهای دچار کمخونی میشوند و معمولا نشانه التهاب، بیماری کلیوی، عفونت، سرطان یا خونریزی معده در آنهاست.
8. آیا زنان مبتلا به کمخونی هرگز نمیتوانند باردار شوند؟
در بیشتر موارد، دارو و درمان مناسب کنار رژیم غذایی مطلوب و برنامهریزیشده میتواند زنان مبتلا به کمخونی را به وضعیت سالم بازگرداند و بارداری برای آنها منعی ندارد. فقط زنانی که به کمخونی ژنتیکی مبتلا هستند، باید با پزشک در مورد شرایط بارداری مشورت کنند. در کشورهای جهان سوم، بسیاری از زنان به علت تغذیه نامناسب به کمخونی مبتلا هستند، اما آنها هم میتوانند شرایط خودشان را تغییر دهند. فقط کافی است علت ریشهای ابتلا به کمخونی مورد بررسی قرار گیرد و بیمار هم روند درمانی خودش را پیگیری کند. مشورت با پزشک قبل از تصمیمگیری درباره فرزندآوری نیز ضروری است.
9. آیا در صورتی که تعداد هموگلوبینها در خون کم باشد، بیمار به انتقال خون نیاز پیدا میکند؟
بسیاری از هماتولوژیستها از تجویز انتقال خون برای بیمار خودداری میکنند. انتقال خون، آخرین راه چاره برای درمان کمخونی است که معمولا در موارد مزمن یا در مواردی که با از دست دادن حجم زیادی از خون همراه است، توصیه میشود. بسیاری از پزشکان سعی میکنند با تجویز داروهای مناسب و تنظیم رژیم غذایی مطلوب، بیمار را به شرایط سالم بازگردانند یا تعداد هموگلوبینها را افزایش دهند.
10. آیا افرادی که در آبوهوای گرم زندگی میکنند، به ندرت به کمخونی مبتلا میشوند؟
نه! خطر ابتلا به کمخونی برای همه افرادی که در شرایط آبوهوایی گرم یا شرایط آبوهوایی سرد زندگی میکنند، یکسان است. هر چند آبوهوای سرد یا فصل زمستان، تعداد سلولهای قرمز خون را تا حد خیلی کمی کاهش میدهد، اما هرگز نمیتواند تهدیدی جدی برای فرد باشد و او را در معرض خطر ابتلا به کمخونی قرار دهد.
11. آیا خریدن داروها و مداوای خودسرانه کمخونی منعی ندارد؟
به طور کلی، توصیه پزشکان این است که هیچ فردی در هیچ شرایطی دست به چنین اقدامی نزند. کمخونی میتواند علتهای مختلفی داشته باشد که کمبود آهن فقط یکی از آنهاست. در واقع، کمخونی میتواند فقط یکی از علامتهای بیماریهای دیگر باشد، مانند مولتیپل میلوما که با کمخونی شدید همراه میشود. در چنین مواردی، مصرف خودسرانه داروها فقط میتواند باعث بروز عوارض بیشتر و تشدید وضعیت بیمار شود. دارو، همیشه باید پس از تشخیص مناسب و تجویز پزشک مصرف شود.
12. آیا اگر پدر یا مادر به کمخونی مبتلا نباشند، فرزند آنها نیز نمیتواند اختلال ژنتیکی کمخونی را به ارث برده باشد؟
افرادی که حامل ژنهای کمخونی از نوع سلول داسیشکل یا تالاسمی هستند، هیچ علامتی از این بیماری نشان نمیدهند. این افراد سالم به نظر میرسند، اما ممکن است فرزندشان به اختلال کمخونی مبتلا شود. تنها راه برای تشخیص اینکه آیا شما یا همسرتان حامل ژن اختلال کمخونی هستید یا نه، آزمایش است. این کار فقط برای تشخیص کمخونیهای ناشی از ناهنجاریهای ژنتیکی مورد استفاده قرار میگیرد.
13. آیا هر فردی ممکن است با تزریق خون آلوده به ویروسهایی مثل ویروس ایدز یا هپاتیت، دچار کمخونی داسیشکل یا تالاسمی شود؟
کمخونی سلول داسیشکل یا تالاسمی، هر 2، بیماریهای ارثی هستند. در واقع، از پدر و مادر به فرزند منتقل میشوند و به هیچ وجه نمیتوان آنها را مسری یا واگیردار دانست. بنابراین، این انواع کمخونی از طریق HIV یا سرماخوردگی قابلانتقال نیستند.
14. رایجترین درمانهای کمخونی چیست؟
با توجه به علایم بالینی بیمار و نتایج حاصل از آزمایش خون انواعی از مکملهای آهن زیر نظر پزشک تجویز میشود. مکملهای آهن موجود در بازار حاوی انواع مختلفی از ملحهای آهن (بهعنوان مثال آهن سولفات-آهن گلوکونات و...) هستند که در میزان جذب آهن در بدن و ایجاد عوارض گوارشی احتمالی با یکدیگر تفاوت دارند. یکی از روشهای نوین دارورسانی استفاده از لیپوزوم است. در این روش مولکول آهن درون ساختار لیپیدی قرار میگیرد تا با مخاط دستگاه گوارش تماس نداشته باشد و در نتیجه عوارض گوارشی مانند تهوع، دلدرد، یبوست و... برای بیمار ایجاد نخواهد کرد. در واقع، لیپوزومهای حاوی آهن تا زمان رسیدن به دیواره روده (محل جذب آهن) تحتتاثیر آنزیمهای گوارشی قرار نمیگیرند، به همین دلیل دارای جذب بسیار بالا هستند و عارضه گوارشی ایجاد نمیکنند.
منبع: blastingnews
ترجمه:ندا احمدلو
سالهاست که بحرانهای اقتصادی در ایران و جهان و عدم ثبات اقتصادی در گوشهوکنار دنیا و از جمله در جامعه خودمان، باعث شده بسیاری از مردان به یک شغل اکتفا نکنند یا مجبور شوند ساعات بیشتری اضافه کاری کنند تا بتوانند از پس مخارج خانواده برآیند. چنین شرایط اقتصادیای علاوه بر پدران، مادران را نیز جزو نانآوران خانواده قرار داده و باعث شده بسیاری از همسران همپای یکدیگر کار کنند تا بتوانند زندگی خوبی برای خود و فرزندانشان فراهم کنند. این قضیه تبعات زیادی دارد که یکی از مهمترین آنها این است که نقش پدر در خانواده کمرنگ میشود و نمیتواند نقش فعالی در تربیت فرزندان داشته باشد. البته برخی پدران نیز با وجود اینکه وضعیت شغلیشان مناسبتر است و وقت آزاد بیشتری دارند، باز هم تصور میکنند تربیت بچهها برعهده مادر است و نقش فعالی در تربیت بچهها ایفا نمیکنند. آنچه در ادامه این یادداشت به آن اشاره خواهم کرد، نکتههای مهمی در خصوص اهمیت نقش پدران در امر خطیر فرزندپروری است:
1. در قدیم پدرها بسیار مقتدر بودند و رابطه عاطفی با فرزندانشان برقرار نمیکردند و نقششان در خانه نانآور خانواده بود، اما این تصویر قدیمی از پدرها با تغییراتی که در فضای فرهنگی جامعه ایجاد شده، دیگر پذیرفتهشده نیست زیرا درحالحاضر مادران نیز نانآور خانواده هستند و نقش عاطفی پدر با فرزندش میتواند در موفقیتهای او در عرصههای مختلف بسیار موثر باشد. در یک تحقیق بینالمللی ثابت شده توانایی تغییر در محیطهای سخت در کودکانی که رابطه خوبی با پدرانشان داشتند، بیشتر ایجاد شده است. در حقیقت، پدر نسبت به مادر بیشتر میتواند توانایی انطباق با شرایط دشوار را به بچهها یاد بدهد و ویژگیهای مردانه همیشه باید از سوی پدران به بچهها آموزش داده شود...
2. کودکانی که پدر ندارند، اعتماد بهنفسشان بالا نیست و حمایت و تکیهگاهی برای رشد شخصیتشان ندارند، اما در مقابل کودکانی که پدرشان حضور موثری دارد، انگار دارای یک الگوی مقتدر هستند و ابراز وجود در بچههایی که نقش پدرشان پررنگ است، بیشتر از سایر بچههاست.
3. پسرها در ویژگیهای شخصیتیشان مثل قاطعیت، هدفگذاری برای زندگی، انتخاب شغل و مهارت دوستی، پدرشان را الگو قرار میدهند. در مقابل دخترها بیشتر به حمایت عاطفی پدر نیاز دارند و نوع روابط دخترها با پدرشان در ارتباط با جنس مخالف و در آینده در ارتباط با همسر، خودش را نشان میدهد. در حقیقت، دخترانی که در خانه مورد حمایت عاطفی پدر واقع شدهاند در ارتباط با جنس مخالف دچار تصمیمهای لحظهای و احساسی نمیشوند که علت آن هم این است که از نظر عاطفی اقناع شدهاند.
4. پدر واقعی باید چه ویژگیهایی داشته باشد؟ جواب این سوال بسیاری از دغدغههای پدرانه را برطرف میکند. پدر واقعی نه سلطهگر است و نه زورگو. بسیاری از پدران وقتی در خانه حضور دارند مدام به بچهها زور میگویند یا آنها را سرزنش و شخصیتشان را تخریب میکنند. باید بدانیم پدر نباید زورگو و مستبد باشد، بلکه بسیار اهمیت دارد که قاطع باشد و مهمتر اینکه مهارتهای فرزندپروری را بلد باشد تا بتواند به فرزندانش کمک کند.
5. «چون از تو بزرگترم، پس باید به حرفم گوش کنی.»، «چون من پدر تو هستم، پس هر چی میگم درست است.» این جملات یک پیام مشخص را القا میکند؛ برقراری رابطه و تربیت بچهها از بالا به پایین. چنین رفتاری باعث میشود بچهها از والدینشان فاصله بگیرند و دیگر نمیتوانند با آنها ارتباط موثری داشته باشند. در واقع، باید برای آموزش به بچهها خود را همسطح آنها در نظر گرفت. اگر مشکلی ایجاد شده باید با فضای مشارکتی و همدلانه بین والدین و بچهها، راهحل درست را پیدا کرد. بهطور مثال فرض کنید دختر شما در مدرسه دچار مشکل شده، راهحل درست این است که بگویید: «موضوع چیه؟ چی کار کردی که بچهها با تو دوست نمیشن؟ تو دلت میخواد چه اتفاقی بیفته؟ به نظرت کارت درست بود؟ قبلا که یک دوست خوب داشتی چی کار میکردی؟ به نظرت چی کار میشه کرد؟» اگر راهحلی نداشت میتوانید به او بگویید: «میتوانی این راه را انتخاب کنی.»
6. شاید بگویید با شرایط سخت کاری و مشکلات اقتصادی چطور میتوان روابط موثری با بچهها برقرار کرد؟ کار سختی نیست، فقط کافی است پدر همدلی باشید؛ یعنی در همان زمان کوتاهی که در منزل هستید برای کودکتان وقت بگذارید و با او بازی و اوقاتی را خلق کنید که او دوست دارد. اگر خیلی خسته هستید به فرزندتان بگویید: «بیا کنارم بشین با هم فیلم ببینیم یا اینکه دوست دارم کنارم بشینی.» حتی وقتی میخواهید میوه بخورید، بگویید: «بیا باهم میوه بخوریم یا دوست دارم با تو برم خرید کنم یا قدم بزنم.» بیان این جملات به بچهها در عین حال که اطمینان خاطر به آنها میدهد، خستگی شما را هم کم میکند.
7. معمولا زمانی که همسران آگاهانه تصمیم میگیرند بچهدار شوند، بعد از به دنیا آمدن بچه برای بسیاری از اتفاقات زندگی برنامهریزی میکنند و عاشقانه او را دوست دارند، اما اگر عکس این قضیه اتفاق بیفتد و زن و شوهری ناخواسته بچهدار شوند یا اینکه آگاهیشان نسبت به مهارتهای فرزندپروری پایین باشد، ممکن است رفتارشان تفاوت کند و این اتفاق بسیار بد خواهد بود. گاهی برخی والدین به روانشناس مراجعه و ادعا میکنند فرزندشان را دوست ندارند و زمانی که علت را میپرسیم میگویند: «فکر میکردیم باید بچهدار شویم وگرنه علاقهای به بزرگ کردن بچه نداشتیم.» در حالی که پدر یا مادری که فرزندش را دوست داشته باشد در اوج خستگی هم وقتی فرزندش را میبیند، تمام خستگیهایش از بین میرود، بنابراین والدین باید با آگاهی کامل و با برنامهریزی صاحب فرزند شوند.
8. زمانی که پدر نقش موثری در خانه ایفا نمیکند، تمام مسوولیتهای بچهها برعهده مادر خانواده میافتد و مادر همیشه احساس افسردگی، خستگی و عصبی بودن دارد و تصور میکند در خانه مظلوم واقع شده است. همین مساله باعث میشود مادر نیز نتواند وظایف مادری خود را به خوبی انجام دهد و روابط موثری با بچهها نخواهد داشت، بنابراین پدرها حتما باید 3-2 ساعت در روز کنار بچهها باشند تا مادر نیز بتواند برای خودش وقت بگذارد و به کارهای موردعلاقهاش بپردازد. در غیر این صورت مادر همیشه خسته است و از نظر روانی و جسمی توان لازم را برای نقش موثر مادری و فرزندی نخواهد داشت.
دکتر آذر متین
روانشناس کودک
1. در قدیم پدرها بسیار مقتدر بودند و رابطه عاطفی با فرزندانشان برقرار نمیکردند و نقششان در خانه نانآور خانواده بود، اما این تصویر قدیمی از پدرها با تغییراتی که در فضای فرهنگی جامعه ایجاد شده، دیگر پذیرفتهشده نیست زیرا درحالحاضر مادران نیز نانآور خانواده هستند و نقش عاطفی پدر با فرزندش میتواند در موفقیتهای او در عرصههای مختلف بسیار موثر باشد. در یک تحقیق بینالمللی ثابت شده توانایی تغییر در محیطهای سخت در کودکانی که رابطه خوبی با پدرانشان داشتند، بیشتر ایجاد شده است. در حقیقت، پدر نسبت به مادر بیشتر میتواند توانایی انطباق با شرایط دشوار را به بچهها یاد بدهد و ویژگیهای مردانه همیشه باید از سوی پدران به بچهها آموزش داده شود...
2. کودکانی که پدر ندارند، اعتماد بهنفسشان بالا نیست و حمایت و تکیهگاهی برای رشد شخصیتشان ندارند، اما در مقابل کودکانی که پدرشان حضور موثری دارد، انگار دارای یک الگوی مقتدر هستند و ابراز وجود در بچههایی که نقش پدرشان پررنگ است، بیشتر از سایر بچههاست.
3. پسرها در ویژگیهای شخصیتیشان مثل قاطعیت، هدفگذاری برای زندگی، انتخاب شغل و مهارت دوستی، پدرشان را الگو قرار میدهند. در مقابل دخترها بیشتر به حمایت عاطفی پدر نیاز دارند و نوع روابط دخترها با پدرشان در ارتباط با جنس مخالف و در آینده در ارتباط با همسر، خودش را نشان میدهد. در حقیقت، دخترانی که در خانه مورد حمایت عاطفی پدر واقع شدهاند در ارتباط با جنس مخالف دچار تصمیمهای لحظهای و احساسی نمیشوند که علت آن هم این است که از نظر عاطفی اقناع شدهاند.
4. پدر واقعی باید چه ویژگیهایی داشته باشد؟ جواب این سوال بسیاری از دغدغههای پدرانه را برطرف میکند. پدر واقعی نه سلطهگر است و نه زورگو. بسیاری از پدران وقتی در خانه حضور دارند مدام به بچهها زور میگویند یا آنها را سرزنش و شخصیتشان را تخریب میکنند. باید بدانیم پدر نباید زورگو و مستبد باشد، بلکه بسیار اهمیت دارد که قاطع باشد و مهمتر اینکه مهارتهای فرزندپروری را بلد باشد تا بتواند به فرزندانش کمک کند.
5. «چون از تو بزرگترم، پس باید به حرفم گوش کنی.»، «چون من پدر تو هستم، پس هر چی میگم درست است.» این جملات یک پیام مشخص را القا میکند؛ برقراری رابطه و تربیت بچهها از بالا به پایین. چنین رفتاری باعث میشود بچهها از والدینشان فاصله بگیرند و دیگر نمیتوانند با آنها ارتباط موثری داشته باشند. در واقع، باید برای آموزش به بچهها خود را همسطح آنها در نظر گرفت. اگر مشکلی ایجاد شده باید با فضای مشارکتی و همدلانه بین والدین و بچهها، راهحل درست را پیدا کرد. بهطور مثال فرض کنید دختر شما در مدرسه دچار مشکل شده، راهحل درست این است که بگویید: «موضوع چیه؟ چی کار کردی که بچهها با تو دوست نمیشن؟ تو دلت میخواد چه اتفاقی بیفته؟ به نظرت کارت درست بود؟ قبلا که یک دوست خوب داشتی چی کار میکردی؟ به نظرت چی کار میشه کرد؟» اگر راهحلی نداشت میتوانید به او بگویید: «میتوانی این راه را انتخاب کنی.»
6. شاید بگویید با شرایط سخت کاری و مشکلات اقتصادی چطور میتوان روابط موثری با بچهها برقرار کرد؟ کار سختی نیست، فقط کافی است پدر همدلی باشید؛ یعنی در همان زمان کوتاهی که در منزل هستید برای کودکتان وقت بگذارید و با او بازی و اوقاتی را خلق کنید که او دوست دارد. اگر خیلی خسته هستید به فرزندتان بگویید: «بیا کنارم بشین با هم فیلم ببینیم یا اینکه دوست دارم کنارم بشینی.» حتی وقتی میخواهید میوه بخورید، بگویید: «بیا باهم میوه بخوریم یا دوست دارم با تو برم خرید کنم یا قدم بزنم.» بیان این جملات به بچهها در عین حال که اطمینان خاطر به آنها میدهد، خستگی شما را هم کم میکند.
7. معمولا زمانی که همسران آگاهانه تصمیم میگیرند بچهدار شوند، بعد از به دنیا آمدن بچه برای بسیاری از اتفاقات زندگی برنامهریزی میکنند و عاشقانه او را دوست دارند، اما اگر عکس این قضیه اتفاق بیفتد و زن و شوهری ناخواسته بچهدار شوند یا اینکه آگاهیشان نسبت به مهارتهای فرزندپروری پایین باشد، ممکن است رفتارشان تفاوت کند و این اتفاق بسیار بد خواهد بود. گاهی برخی والدین به روانشناس مراجعه و ادعا میکنند فرزندشان را دوست ندارند و زمانی که علت را میپرسیم میگویند: «فکر میکردیم باید بچهدار شویم وگرنه علاقهای به بزرگ کردن بچه نداشتیم.» در حالی که پدر یا مادری که فرزندش را دوست داشته باشد در اوج خستگی هم وقتی فرزندش را میبیند، تمام خستگیهایش از بین میرود، بنابراین والدین باید با آگاهی کامل و با برنامهریزی صاحب فرزند شوند.
8. زمانی که پدر نقش موثری در خانه ایفا نمیکند، تمام مسوولیتهای بچهها برعهده مادر خانواده میافتد و مادر همیشه احساس افسردگی، خستگی و عصبی بودن دارد و تصور میکند در خانه مظلوم واقع شده است. همین مساله باعث میشود مادر نیز نتواند وظایف مادری خود را به خوبی انجام دهد و روابط موثری با بچهها نخواهد داشت، بنابراین پدرها حتما باید 3-2 ساعت در روز کنار بچهها باشند تا مادر نیز بتواند برای خودش وقت بگذارد و به کارهای موردعلاقهاش بپردازد. در غیر این صورت مادر همیشه خسته است و از نظر روانی و جسمی توان لازم را برای نقش موثر مادری و فرزندی نخواهد داشت.
دکتر آذر متین
روانشناس کودک
ديابت
با اینکه عوارض پوستی دیابت، به شدت عوارض عروقی و عصبی که در کلیهها، قلب و چشم رخ میدهد، نیست؛ اما لازم است همه مبتلایان به بیماری دیابت، بهخصوص افرادی که سالهاست با این بیماری زندگی میکنند و اغلب آنها هم از مرز میانسالی عبور کردهاند، عوارض پوستی بیماری را بشناسند. «سالمندان» این هفته، شما را با مهمترین عوارض پوستی دیابت آشنا خواهد کرد.
1 خشکی پوست
مبتلایان به دیابت نمیتوانند قندخون را بسوزانند و قند داخل خونشان باقی میماند و باعث افزایش غلظت خون میشود. خون برای متعادل کردن غلظت باید آب جذب کند. آب جذبشده از کلیهها بهصورت پرادراری دفع میشود. پوست اولین نقطه از بدن است که برای کاهش غلظت خون، آب در اختیار عروق قرار میدهد و دچار کمآبی و به دنبال آن خشکی میشود. حداقل دوسوم مبتلایان به دیابت، یک علامت پوستی دارند. خشکی پوست شایعترین علامت اولیه در این افراد است. برخی افراد مسن و حتی جوانترها زمانی که با شکایت خشکی پوست مراجعه میکنند، بعد از بررسیهای بیشتر معلوم میشود به دیابت مبتلا هستند. البته بعضی از این بیماران از وجود دیابت اطلاع ندارند و بعد از آزمایش خون معلوم میشود.
• یک توصیه: مهمترین راههای جلوگیری از خشکی پوست، کنترل بیماری و استفاده از مرطوبکننده، پرهیز از آب داغ هنگام دوش گرفتن و... است.
2 کراتوزپیلاریا پوستمرغی
کراتوز پیلار یا پوست مرغی، عارضه دیگری است که در افراد دیابتی مشاهده میشود؛ یعنی پوست مانند مرغ پرکنده، دانهدانه و زبر است و ضایعات روی پوست بازو، ران، باسن و بالای ابرو ظاهر میشوند. 10درصد از افرادی که به این بیماری مبتلا هستند، دیابت دارند. پوست مرغی ظاهر پوست را تغییر میدهد و همین مساله ممکن است برای بیمار آزاردهنده باشد ولی بیماری خطرناک نیست و نیازی به درمان ندارد.
• یک توصیه: اگرچه این عارضه خطرناک نیست و نیازی به درمان ندارد اما کرمهای مرطوبکننده و بعضی از کرمهای ترکیبی میتواند به بهتر شدن ظاهر پوست کمک کند.
3 زخمدیابتی
قندخون بالا، باعث تنگی شدید عروق و مختل شدن گردش خون میشود. تنگی عروق در اندامهای انتهایی بهخصوص پاها خیلی شدیدتر است. به همین دلیل اختلالات عروقی که باعث زخم میشوند بیشتر در پاها ایجاد میشوند.
• یک توصیه: درمان زخمهای ناشی از دیابت معمولا مشکل، پرهزینه و زمانبر است. در مرکز تحقیقات پوست تهران، مرکز ترمیم زخم وجود دارد. تعداد بسیار زیادی از مراجعان به این مراکز معمولا میانسالان و سالمندان هستند که دچار زخمهای مزمن ناشی از دیابت شدهاند.
4 کاروتنوزیس
کاروتن مادهای است که در هویج و میوههای زرد وجود دارد. وقتی مقدار کاروتن در غذای فرد زیاد باشد، کف دست و پا زرد میشود زیرا اضافه کاروتن در کف دست و پا رسوب میکند. در بیماران دیابتیک کاروتنوزیس اتفاق میافتد اما ربطی به خوردن میوههای زردرنگ ندارد. این مورد نادر است و بیماران نباید نگران شوند.
• یک توصیه: برای پیشگیری از بروز این عارضه و برای رفع هرچهسریعتر آن، بیماران باید مراقب کنترل قندخون خود باشند.
5 لکههای پوستی
لکههای پوستی نیز در 40درصد از بیماران مبتلا به دیابت دیده میشود. لکهها ابتدا دانههای قرمزرنگ و کوچکی هستند ولی بهتدریج از حاشیه پیشرفت میکنند و گاهی به هم وصل میشوند. لکهها گرد بیضی و کمی فرورفته هستند و رنگشان با گذشت زمان تیرهتر میشود. این لکهها نیز در اندامهای انتهایی بهخصوص ساق پا که عروق بیشتر تحت تاثیر دیابت قرار میگیرند، ایجاد میشوند. مردان 2برابر زنان و افراد دیابتیک 5 برابر بیشتر از افراد معمولی دچار لکههای پوستی میشوند.
• یک توصیه: این ضایعات خطرناک نیستند و نیازی به درمان ندارند، هرچند ممکن است از بین نروند و سالها باقی بمانند.
6 تغییر شکل مو و ناخن
مشکلات مو و ناخن مانند مشکلات پوستی پرسروصدا نیستند. موهای فرد مبتلا به دیابت کنترلنشده، بدحالت و خشک میشوند. عمر دوران تلوژن مو کوتاهتر و تارهای مو نازکتر میشوند. نازکی و خشکی مو باعث میشود موهای سر کمپشت به نظر برسند.
• یک توصیه: موها باید تمیز شسته شوند. روغنهای مرطوبکننده مخصوص سر وجود دارد که بیماران میتوانند آن را از داروخانهها تهیه کنند. ناخنها نیز خشک و تردشده و با ضربههای معمولی دچار ترکهای طولی میشوند و حتی ممکن است از بستر جدا شوند. گاهی هم جدا شدن ناخن باعث عفونت میشود. در مبتلایان به دیابت احتمال عفونتهای قارچی پوست و باکتریایی در انگشتان پا بیشتر میشود. بیماران مبتلا به دیابت همیشه باید پاهای خود را از نظر وجود عفونت و زخم بررسی کنند. هر روز پاها را با آب و صابون بشویند و خشک کنند. پا نباید مرطوب بماند زیرا میتواند محل مناسبی برای رشد قارچها باشد. کفشها باید نرم و راحت و جوراب نخی و عرقگیر باشد. کنترل دیابت باعث از بین رفتن علائم در مو و ناخن میشود. درمان زخمهای ناشی از بیماری دیابت بسیار مشکل، پرهزینه و وقتگیر است.
دکتر حسین طباطبایی
متخصص بیماریهای پوست
عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران
1 خشکی پوست
مبتلایان به دیابت نمیتوانند قندخون را بسوزانند و قند داخل خونشان باقی میماند و باعث افزایش غلظت خون میشود. خون برای متعادل کردن غلظت باید آب جذب کند. آب جذبشده از کلیهها بهصورت پرادراری دفع میشود. پوست اولین نقطه از بدن است که برای کاهش غلظت خون، آب در اختیار عروق قرار میدهد و دچار کمآبی و به دنبال آن خشکی میشود. حداقل دوسوم مبتلایان به دیابت، یک علامت پوستی دارند. خشکی پوست شایعترین علامت اولیه در این افراد است. برخی افراد مسن و حتی جوانترها زمانی که با شکایت خشکی پوست مراجعه میکنند، بعد از بررسیهای بیشتر معلوم میشود به دیابت مبتلا هستند. البته بعضی از این بیماران از وجود دیابت اطلاع ندارند و بعد از آزمایش خون معلوم میشود.
• یک توصیه: مهمترین راههای جلوگیری از خشکی پوست، کنترل بیماری و استفاده از مرطوبکننده، پرهیز از آب داغ هنگام دوش گرفتن و... است.
2 کراتوزپیلاریا پوستمرغی
کراتوز پیلار یا پوست مرغی، عارضه دیگری است که در افراد دیابتی مشاهده میشود؛ یعنی پوست مانند مرغ پرکنده، دانهدانه و زبر است و ضایعات روی پوست بازو، ران، باسن و بالای ابرو ظاهر میشوند. 10درصد از افرادی که به این بیماری مبتلا هستند، دیابت دارند. پوست مرغی ظاهر پوست را تغییر میدهد و همین مساله ممکن است برای بیمار آزاردهنده باشد ولی بیماری خطرناک نیست و نیازی به درمان ندارد.
• یک توصیه: اگرچه این عارضه خطرناک نیست و نیازی به درمان ندارد اما کرمهای مرطوبکننده و بعضی از کرمهای ترکیبی میتواند به بهتر شدن ظاهر پوست کمک کند.
3 زخمدیابتی
قندخون بالا، باعث تنگی شدید عروق و مختل شدن گردش خون میشود. تنگی عروق در اندامهای انتهایی بهخصوص پاها خیلی شدیدتر است. به همین دلیل اختلالات عروقی که باعث زخم میشوند بیشتر در پاها ایجاد میشوند.
• یک توصیه: درمان زخمهای ناشی از دیابت معمولا مشکل، پرهزینه و زمانبر است. در مرکز تحقیقات پوست تهران، مرکز ترمیم زخم وجود دارد. تعداد بسیار زیادی از مراجعان به این مراکز معمولا میانسالان و سالمندان هستند که دچار زخمهای مزمن ناشی از دیابت شدهاند.
4 کاروتنوزیس
کاروتن مادهای است که در هویج و میوههای زرد وجود دارد. وقتی مقدار کاروتن در غذای فرد زیاد باشد، کف دست و پا زرد میشود زیرا اضافه کاروتن در کف دست و پا رسوب میکند. در بیماران دیابتیک کاروتنوزیس اتفاق میافتد اما ربطی به خوردن میوههای زردرنگ ندارد. این مورد نادر است و بیماران نباید نگران شوند.
• یک توصیه: برای پیشگیری از بروز این عارضه و برای رفع هرچهسریعتر آن، بیماران باید مراقب کنترل قندخون خود باشند.
5 لکههای پوستی
لکههای پوستی نیز در 40درصد از بیماران مبتلا به دیابت دیده میشود. لکهها ابتدا دانههای قرمزرنگ و کوچکی هستند ولی بهتدریج از حاشیه پیشرفت میکنند و گاهی به هم وصل میشوند. لکهها گرد بیضی و کمی فرورفته هستند و رنگشان با گذشت زمان تیرهتر میشود. این لکهها نیز در اندامهای انتهایی بهخصوص ساق پا که عروق بیشتر تحت تاثیر دیابت قرار میگیرند، ایجاد میشوند. مردان 2برابر زنان و افراد دیابتیک 5 برابر بیشتر از افراد معمولی دچار لکههای پوستی میشوند.
• یک توصیه: این ضایعات خطرناک نیستند و نیازی به درمان ندارند، هرچند ممکن است از بین نروند و سالها باقی بمانند.
6 تغییر شکل مو و ناخن
مشکلات مو و ناخن مانند مشکلات پوستی پرسروصدا نیستند. موهای فرد مبتلا به دیابت کنترلنشده، بدحالت و خشک میشوند. عمر دوران تلوژن مو کوتاهتر و تارهای مو نازکتر میشوند. نازکی و خشکی مو باعث میشود موهای سر کمپشت به نظر برسند.
• یک توصیه: موها باید تمیز شسته شوند. روغنهای مرطوبکننده مخصوص سر وجود دارد که بیماران میتوانند آن را از داروخانهها تهیه کنند. ناخنها نیز خشک و تردشده و با ضربههای معمولی دچار ترکهای طولی میشوند و حتی ممکن است از بستر جدا شوند. گاهی هم جدا شدن ناخن باعث عفونت میشود. در مبتلایان به دیابت احتمال عفونتهای قارچی پوست و باکتریایی در انگشتان پا بیشتر میشود. بیماران مبتلا به دیابت همیشه باید پاهای خود را از نظر وجود عفونت و زخم بررسی کنند. هر روز پاها را با آب و صابون بشویند و خشک کنند. پا نباید مرطوب بماند زیرا میتواند محل مناسبی برای رشد قارچها باشد. کفشها باید نرم و راحت و جوراب نخی و عرقگیر باشد. کنترل دیابت باعث از بین رفتن علائم در مو و ناخن میشود. درمان زخمهای ناشی از بیماری دیابت بسیار مشکل، پرهزینه و وقتگیر است.
دکتر حسین طباطبایی
متخصص بیماریهای پوست
عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران